کد مطلب:277150 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:128

مدعیان مهدویت و سوء استفاده از عنوان مهدی موعود
یكی از دلایل مخالفان مسأله مهدویّت و ایرادهای بنی اسرائیلی آنان در عدم پذیرش احادیث مربوط به حضرت مهدی (علیه السلام) این است كه می گویند: این اخبار و احادیث، مورد سوء استفاده «مدّعیان مهدویّت» قرار گرفته و در طول تاریخ اسلام، مدّعیان فراوانی را كه به دروغ ادّعای مهدویّت نموده، و خود را به عنوان «مهدی موعود» معرفی كرده اند، برانگیخته است.



[ صفحه 185]



پاسخ ما به این كوته نظران ساده لوح كج اندیش یا در حقیقت غرض ورزان بی منطق، این است كه یكی از دلایل روشن اصالت مسأله مهدویّت خود همین موضوع مدّعیان مهدویّت است؛ زیرا اگر چیزی اصالت نداشته باشد تقلّبی آن یافت نمی شود.

دلیل ما بر اثبات این مدّعا آن است كه در طول تاریخ بشر، فرعون ها ادّعای خدایی كرده اند؛ چون وجود «خدا» اصالت دارد و اصالتش برای همگان ثابت و روشن است. و از این رو، عدّه ای خواسته اند خود را به جای آن حقیقت و واقعیت جا بزنند.

«مسیلمه ها» ادّعای نبوّت كرده اند، چون نبوّت اصالت دارد و عدّه ای خواسته اند كه خود را به جای انبیا قالب كنند.

مهدویّت نیز، اصالت دارد و لذا عدّه ای چون ابومحمّد عبیداللّه (مهدی فاطمی، سر سلسله سلاطین فاطمی مصر) و محمّد احمد سودانی و علی محمّد باب شیرازی و دیگران خواسته اند خود را به جای مهدی واقعی جا بزنند. پس وجود متمهدی ها (یعنی مدّعیان دروغین مهدویّت) خود یكی از دلایل اصالت و واقعیّت مهدویّت است.

اگر بخواهیم اندكی عمیق تر در باره این مسأله گفتگو كنیم، باید بگوییم: سیری كوتاه در مسأله مهدویّت، ما را به این حقیقت آشنا می سازد كه هر موقع در میان ملّتها، زور، فشار و تبعیض و احساس ظلم و ستم و بی عدالتی رو به فزونی رفته است و مردم وجود چنین وضعی را از نشانه های ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) دانسته و طبق فطرت ذاتی خود متوجّه درگاه حضرت احدیّت گردیده و با الحاح و نیایش برای رفع جنایتها و خیانت ها و رهایی از ظلم و ستم، از ذات مقدّس باری تعالی یاری طلبیده اند تا به چنین وضع نكبت باری خاتمه دهد، فرصت طلبان ریاكار كه زمینه مساعدی برای تحقّق اهداف نامشروع خود آماده و مهیّا دیده اند، بی درنگ از عقاید پاك مردم سوء استفاده نموده، خود را «مهدی موعود» معرفی كرده اند و برخی از ساده اندیشان هم كه در باره مهدی موعود (علیه السلام)، دچار اشتباه گردیده به آنها گرویده و به دعوت آنان پاسخ مثبت داده اند.

باری، هر چند در طول تاریخ از این حقیقت، یعنی: مهدویّت سوء استفاده شده است؛ ولی كدام حقیقت است كه در جهان مورد سوء استفاده قرار نگرفته است؟ آیا مدّعیان دروغین الوهیّت و یا نبوّت و یا سایر مقامات معنوی در دنیا كم بوده اند؟! آیا ادیان ساختگی و قلاّبی در جهان كم است؟! آیا باید همه حقایق را به خاطر سوء استفاده



[ صفحه 186]



یك مشت گمراه و منحرف و ریاست طلب كنار بگذاریم و یكسره منكر خداپرستی و نبوّت انبیا بشویم؟! آیا در طول تاریخ از وجود نیروهای مادّی كم سوء استفاده شده است؟ آیا ما باید همه آن نیروها را از بین ببریم و نابودشان سازیم؟!

در قرن دوازدهم میلادی ـ آن گونه كه صاحب «قاموس كتاب مقدّس» می نویسد ـ: حدود ده نفر «مسیح های دروغگو» ظاهر شدند و جمعی را به خود گروانیدند و این مطلب، اسباب فتنه و جنگ شد و گروه زیادی در آن معركه، طعمه شمشیر شدند. بنابراین، آیا ما باید وجود حضرت مسیح (علیه السلام) را به طور كلّی انكار كنیم؟ چراكه از نام و عنوان حضرت مسیح (علیه السلام) سوء استفاده شده است!!

كوتاه سخن آن كه، سوء استفاده از یك حقیقت، دلیل بر بطلان آن حقیقت نمی شود؛ بلكه خود این موضوع دلیل بر اصالت و واقعیّت آن حقیقت است. و دیگر اینكه برای پیش گیری از این سوء استفاده ها، مسلمانان باید مهدی موعود را با مراجعه به منابع خویش بشناسند و نشانه ها و ویژگی های او را بدانند تا دچار چنین اشتباهاتی نگردند، نه اینكه به جهت جلوگیری از این سوء استفاده، اصل این اعتقاد، انكار شود.



[ صفحه 189]